{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
approximation
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۱
۱
[توسط مترجم]
[ریاضی]
تقریب
معنی approximation, معنی شححقخزهوشفهخئ, معنی approximation, معنی اصطلاح approximation, معادل approximation, approximation چی میشه؟, approximation یعنی چی؟, approximation synonym, approximation definition,
معنی Expenditure
,
ترجمه Expenditure
به فارسی,
معنی Take drugs
,
معنی وظیفهنشناس، غیر مسئول، نامعتبر، عاری از حس مسئولیت,
,
ترجمه وظیفهنشناس، غیر مسئول، نامعتبر، عاری از حس مسئولیت,
به انگلیسی,
معنی Mayorship
,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی